مسئله شام خوردن فیلسوفها (بهانگلیسی:Dining philosophers problem) یک مسئله کلاسیک در مباحث ارتباط بین فرایندی است که اغلب در طراحی الگوریتمهای همروند، برای نشان دادن مشکلات و مسائل همگامسازی و تکنیکهای حل آنها مطرح میشود.
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.
میگویند خارپشت ها وخامت اوضاع را دریافتند و تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند.
وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی میکرد بخاطر همین تصمیم گرفتند از هم دور شوند ?ولی از سرما یخ زده می مردند.?
از اینرو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان منقرض شود.
پس دریافتند که بهتر است باز گردند و گرد هم آیند و آموختند که: با زخم کوچکی که همزیستی با کسان بسیار نزدیک به وجود میآورد زندگی کنند، چون گرمای وجود دیگری مهمتر است.
این چنین توانستند زنده بمانند.
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گرد هم می آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنار آید و خوبی های آنان را تحسین نماید.
ادیسون در سنین پیری پس از اختراع چراغ برق یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می رفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که در ساختمان بزرگی قرارداشت ، هزینه می کرد. این آزمایشگاه بزرگترین عشق پیرمرد بود.
در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموران فقط جلو گیری از گسترش آتش به سایر ساختمان ها است.آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود.
پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن پیرمرد منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با تعجب دید که پیر مرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند. پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد.
ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی! می بینی چقدر زیباست! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟ حیرت آور است! من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت. نظر تو چیه پسرم؟
پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟ چطـور می توانی؟ من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟
پدر گفت : پسرم از دست من و تو که کاری بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد!
در مورد آزمایشگاه و بازسازی یا نو سازی آن فردا فکــر می کنیم. الان موقع این کار نیست. به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت.
توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع نمود .
نقل است که بشر حافی بر گورستان گذر کرد. گفت همه اهل گورستان را دیدم بر سر کوه آمده، و شغبی (فتنه ای) در ایشان افتاده و با یکدگر منازعه می کردند، چنانکه کسی قسمت کند چیزی.
گفتم: بار خدایا! مرا شناسا گردان تا این چه حال است؟
مرا گفتند: آنجا برو و بپرس.
رفتم و پرسیدم.
گفتند یک هفته است مردی از مردان دین بر ما گذر کرد و سه بار "قل هو الله احد" برخواند و ثواب به ما داد. یک هفته است تا ما ثواب آن را قسمت می کنیم، هنوز فارغ نگشته ایم.
تذکرة الاولیاء، عطار نیشابوری
روزی ابلیس نزد فرعون رفت. فرعون خوشهای انگور در دست داشت و تناول میکرد.
ابلیس گفت: آیا میتوانی این خوشه انگور تازه را به مروارید تبدیل کنی؟
فرعون گفت: نه.
ابلیس به لطایفالحیل و سحر و جادو، آن خوشه انگور را به خوشهای مروارید تبدیل کرد.
فرعون تعجب کرد و گفت: احسنت! عجب استاد ماهری هستی.
ابلیس خود را به فرعون نزدیک کرد و یک پس گردنی به او زد و گفت: مرا با این استادی و مهارت حتی به بندگی قبول نکردند، آن وقت تو با این حماقت، ادعای خدایی میکنی؟
چون خدای تبارک و تعالی خواست جان ابراهیم را بگیرد ملک الموت را فرستاد و او گفت: ای ابراهیم درود بر تو.
ابراهیم فرمود: ای عزرائیل برای دیدن من آمدی یا برای مرگم؟
گفت برای مرگ و باید اجابت کنی.
ابراهیم گفت: دیدی که دوستی دوست خود را بمیراند؟
خطاب آمد: ای عزرائیل به ابراهیم بگو: دوستی را دیدی که ملاقات دوستش را بد بدارد؟
براستی که هر دوستی خواهان ملاقات دوست است.
گیاهخواری به معنای پرهیز از خوردن گوشت جانوران است که ممکن است شامل پرهیز از غذاهایی مانند مواد شیری که خاستگاه جانوری دارند نیز بشود.
گاوزبان (Borago officinalis) گیاه علفی و یکساله است که ارزش دارویی دارد. گاوزبان احتمالاً از شمال آفریقا به نواحی دیگر راه یافته و امروزه در منطقه مدیترانه، نواحی شمال آفریقا و قسمتهایی از خاورمیانه میروید. گل، برگ و سرشاخههای گلدار آن به مصرف دارویی میرسد. گاو در زبان ترکی به معنی آبی هم آمده است و گل گاو زبان یعنی گلی که برگی آبی دارد.
نوشیدن آب یخ، تغییر ناگهانی در دمای بدن و معده ایجاد کرده باعث تغلیظ شدن شیره معده، از دست رفتن املاح موجود در خون و عدم تعادل سدیم و پتاسیم در بدن شده که باعث صدمه به سیستم عصبی و کبد و کلیه ومعده می شود.طب سنتی یخ را سودازا دانسته حتی اگر درون آب ذوب شود باعث بسیاری از بیماریهای سوداوی می شود.
توصیه می شود به جای آن از آب خنک به همراه یک عدد لیموترش تازه استفاده شود. برای خنک کردن آب می توان از یخچال و یا آب سردکنهای دوجداره که در فضای خارجی آن یخ قرار می گیرد (یخ با آب تماس ندارد) استفاده کرد.